کتاب فلسفه آموزش و پرورش , علی اکبر شعاری نژاد
این راهنمایی ما چکار می کند؟ به کجا راهنمایی می کند؟ طبق چه ضوابط و ملاک هایی راهنمایی می کند؟ خب این مطلب دیگری است که باید راجع به آن فکر کنیم. روزی که این برنامه را نوشتند من در آموزش و پرورش بودم و جوان بودم؛ معمولاً به حرف پیر بیشتر توجه می کنند و به حرف جوان ها کمتر اعتنا می کنند. آن روز در جایی بودم که می توانستم حرف بزنم، در جایی بودم به اسم اداره ی مطالعات و برنامه های وزارت آموزش و پرورش.
- گزارش چهارم مفهوم و فلسفه هدف تعلیم و تربیت را در جهان کنونی بررسی می کند و بالاخره گزارش پنجم نمونه از سنجش دستگاه فرهنگ پاکستان را که به وسیله کارشناسان پاکستانی انجام یافته است به دست می دهد.
- بچهی ۱۲ ساله ۲۰ کتاب میخواند، خوب چرا ۳۰ تا نخواند؟ بهش تحمیل می کنیم ۳۰ تا کتاب بخواند.
- فرهنگ بود و با فرهنگ زندگی می کردند، با شعر زندگی می کردند، با معارف زندگی می کردند؛ اما مطلبی نبود که ما جهان را می سازیم، نه!
- دانشگاه بخصوص امروز علم توی کوچه است، علم در دست مردم است، مردم با علم زندگی می کنند.
- همچنین این کتاب منبعی ببرای درس فلسفه آموزش وپرورش نیز می باشد.
اگر نگران این وضعیت هستیم باید به فکر مفهوم متناسبتری از فرهیختگی با شرایط موجود باشیم که در آن، لگدی هم به جایگاه آن در سنت نباشیم. یک خودآگاهی تاریخی برای به رسمیتشناخته شدن مفهوم سنتی آن به نحو مصلحانه. این کتاب برای دانشجویان رشته علوم تربیتی در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد به عنوان منبع اصلی درس «فلسفه آموزش و پرورش» به ارزش 2 واحد ترجمه شده است.
مدرسه كيفي
دانشگاه باید ببیند که روابط علوم با هم چگونه است. دانشگاه فقط درس فلسفه و تاریخ و مکانیک نمی دهد، دانشگاه فقط متخصص نمی پروراند، متخصص هم پرورش می دهد. دانشگاه باید بگوید علوم با هم چه ارتباطی دارند؟ چگونه باید آموزش داد؟ چه چیزی را باید آموزش داد؟ مردم چه باید بدانند؟ تقدم و تأخر چیست؟ دانشگاه باید بگوید که با جامعه چکار می کند؟ ارتباطش با جامعه چیست؟ اصلاً دانشگاه باید روابط اجتماعی و فرهنگ را بشکافد. تئوریهای آموزشی دیویی در کتابهای «عقاید آموزشی من» (۱۸۹۷)، «مدرسه و جامعه» (۱۹۰۰)، «کودک و برنامه آموزشی» (۱۹۰۲)، «دموکراسی و آموزش» (۱۹۱۶) و «تجربه و آموزش» (۱۹۳۸) معرفی شده. دیویی پیوسته نشان میدهد که آموزش و یادگیری فرایندهای اجتماعی هستند و در نتیجه مدرسه خود یک مؤسسه اجتماعی است که در آن اصلاح اجتماعی میتواند و باید شکل بگیرد. به علاوه، او باور داشت که دانش آموزان در یک محیط آموزشی که به آنها اجازه تجربه و رابطه متقابل با برنامه درسی را میدهد میبالند و همه دانش آموزان باید امکان دخالت و همکاری در یادگیری خود را داشته باشند.
همراه اين کتاب خريداری شده
دانشگاه به معنای اصطلاحی لفظ نه بر آکادمی افلاطون اطلاق می شود و نه بر هیچ مؤسسه ی آموزشی قدیم، چه بزرگ و چه کوچک. کتاب نگاهی به فلسفۀ آموزش و پرورش در سه بخش به توضیح فلسفه آموزشی پرداخته است. فلسفه عبارت است از مطالعه مسائلی که نهایی، انتزاعی و بسیار فراگیر هستند؛ این مسایل مربوط میشوند به ماهیت وجود، معرفت، اخلاق، دلیل و هدف انسان. همچنین، فلسفه علمی است کلی، به این معنی که هیچ مطالعه ای را از حوزه کار خود خارج نمیکند و از هر روشی که ممکن باشد بهره می گیرد؛ علمی است که موضوع آن مسایل نامعین و مشکلات بنیادی است و می خواهد با کندوکاو بیشتر تا ریشه مسایل نفوذ کند.
دفترچه انتخاب رشته تجربی 99
‘درآمدی بر فلسفه آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران’, نوآوری های آموزشی, 2(2), pp. 9-48. “درآمدی بر فلسفه آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران”. درآمدی بر فلسفه آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران. دانشگاه بخصوص امروز علم توی کوچه است، علم در دست مردم است، مردم با علم زندگی می کنند. حتی در جهان توسعه نیافته، در وضع اخیر تکنولوژی اطلاعات، همه ی مردم دسترسی به اطلاعات دارند.